در دنیای گیمهای مدرن توجه به جزئیات پایین آمده است. سازندگان جرئت کمتری برای ریسک و انجام کارهای جدید دارند. همین است که هرسال شاهد بازیهایی هستیم که حرف تازهای ندارند. فرنچایزهایی مثل Assassins Creed یا Call of Duty شاید بهظاهر با هر نسخه جدیدی که منتشر میکنند، تفاوت داشته باشند؛ اما عملا همان بازیهای تکراری هستند. در این میان، گاهی شاهد خلاقیتهایی هستیم که ما را به وجد میآورند. طراحان بازی کار بسیار دشواری دارند؛ چراکه تک تک تصمیمات ریزودرشتی که میگیرند، روی تجربهی کلی بازی تاثیر زیادی دارد. در این میان، گاهی شاهد ظهور خلاقیتهایی هستیم که نشاندهنده عشق و علاقه طراح بازی هستند. توجه به جزئیات و بهکارگیری خلاقیت برای جزئیات کوچک، نشانه سازندگانی است که کار خود را دوست دارند. در این مقاله، به سراغ 5 بازی رفتهایم که شاید بهطور کلی بازیهای خوبی نباشند، اما یک مکانیک خاص دارند که نشان از همین خلاقیت دارد.

بازی GTA V
-
مکانیک خاص: عوض کردن شخصت بدون لودینگ
حتی اگر کاملا از دنیای گیم بیخبر باشید، قطعا نام سری GTA به گوشتان خورده است. این فرنچایز برای خشونت بیپرده و هیجان بالایش معروف است. در آخرین نسخه از این سری که سال 2013 منتشر شد، شاهد قابلیت جدیدی بودیم که به بازیکن اجازه میداد بین 3 شخصیت سوییچ کند. GTA V در بسیاری از زمینهها از هم ژانرهای خودش جلو بود و در بخشهای زیادی نوآوری کرد. فراموش شدن بسیاری از نوآوریهای بازی GTA V بعد از گذشت 10 سال از انتشارش خیلی آسان است؛ اما یک قابلیت در این بازی بود که هرگز فراموش نخواهد شد
قبل از انتشار، تریلری از GTA V منتشر شد که نشان میداد بازیکن میتواند وسط بازی، بدون هیچگونه لودینگ شخصیت خودش را عوض کند. این ایده بسیار نوآورانه و در یک کلام خارقالعاده بود. سه شخصیتی که شما برای تجربه داستان بازی در اختیار دارید، هرکدام زندگی و علایق خاص خود را دارند. پس زمانی که از یکی روی دیگری سوییچ میکنید، برای چند ثانیه، شاهد کارهایی خواهید بود که Trevor، Michael و Franklin درحال انجامشان بودند. توجه به اینگونه جزئیات چیزی است که Rockstar برای آن شهرت دارد. در بازی GTA V هم دقیقا همان سطح از توجه را به خرج دادهاند. جدا از آن، این مکانیک نقش اصلی را در خیلی از مراحل دارد. مثلا وسط یک دزدی بزرگ هستید؛ مایکل نقشه را پیش میبرد؛ ترور مسئول تیراندازی و مبارزات است و فرانکیل وظیفه رانندگی را برعهده دارد. شما باید با استفاده از این مکانیک و کنترل هر سه شخصیت، مرحله بازی را پیش ببرید. درست است که راکاستار از این وجه توجه زیادی به مکانیک تغییر شخصیت نداشته؛ ولی همچنان مراحلی که باید با هر سه شخصیت پیش ببرید، بسیار لذتبخش هستند. در واقع شما میتوانید با استفاده از این مکانیک، هربار تجربهای خاص از یک مرحله داشته باشید.
بازی Dying Light 1
-
مکانیک خاص: سیستم تغییر شب و روز و عوض شدن دنیای بازی به نسبت آن
با عرضه Dying Light، مکانیکهای خاص زیادی به دنیای گیم معرفی شدند. پارکور با زاویهدید اولشخص احساس خارقالعادهای داشت و ترکیب حرکات این ورزش با مبارزات بازی بسیار لذت بخش بود؛ اما مکانیکی که میخواهیم درباره آن صحبت کنیم، این نیست. چیزی که از نظر ما واقعا Dying Light را به تجربهای خاص تبدیل میکند، مکانیک داینامیک شب و روز دنیای بازی است. در اکثر بازیهای جهانباز تفاوت بین روز و شب، فقط در کم یا زیاد شدن نور فضا است. در Dying Light اینطور نیست و رسیدن شب درواقع معنای خاصی دارد. در Dying Light با فرارسیدن شب، فضای بازی کاملا تاریک میشود و این موضوع حتی گشتوگذار در دنیای بازی را به عملی دشوار تبدیل میکند. جدا از آن، زامبیهای دنیای بازی در شب بسیار خشنتر میشوند و زامبیهای بزرگی به اسم Volatiles بیرون میآیند. Volatilesها دشوارترین دشمنان بازی هستند که اکثر بازیکنان ترجیح میدهند بهجای مبارزه، از دست آنان فرار کنند.
البته پاداشهای خاصی هم برای گشتوگذار در شب وجود دارد که بازیکن را ترغیب میکند به این فضای پرتنش قدم بگذارد. بازیکن با خروج از مناطق امن در شب، بهازای زمانی که میگذراند، XP اضافه دریافت خواهد کرد. همچنین هر دشمنی که در شب شکست دهید، XP دوبرابر از حد معمولی خواهد داشت.
XP مخفف کلمه Experience به معنی تجربه است که در بازیهای زیادی برای بازکردن مهارت و قابلیتهای جدید از آن استفاده میکنید. دریافت XP بیشتر به معنی قویتر شدن شخصیت شما در بازی است.
گشت و گذار شبانه در Dying Light ریسکی است که باید با حساب کتاب انجام شود. تنش و استرس بالای فضای شب در Dying Light، فرار و زنده ماندن از دست زامبیهای بزرگتر، بسیار لذتبخش است. به جرأت میتوان بدترین نقطه ضعف Dying Light 2 را کمرنگ کردن همین مکانیک دانست.
بازی Watch Dogs Legion
-
مکانیک خاص: نداشتن یک شخصیت اصلی معین
شعار Watch Dogs Legion از زمان معرفی " Play as anyone" بود. این جمله یعنی به عنوان هرکسی که میخواهی بازی کن.
Watch Dogs 1 و Watch Dogs 2 هر دو شخصیت ثابتی داشتند که بازیکن کنترل آن را داشت. جدیدترین نسخه این فرنچایز اما در مسیر جدیدی قدم برداشته است. در Legion شما به عنوان یک شخصیت رندوم بازی را شروع میکنید و توانایی این را دارید که تمامی NPCهای داخل دنیای بازی را تحت کنترل بگیرید. NPC به شخصیتهای غیرقابل کنترل در بازیهایی میگویند که معموالا فقط با آنها حرف میزنید یا آنها را در دنیای بازی میبینید. این مکانیک شما را تشویق میکند تا به ساختن تیم خود بیشتر توجه کنید. شما بازی را با یک شخصیت کاملا رندوم شروع میکنید. پس از آن با اسکن کردن افراد مختلف و دیدن تواناییهایشان آنها را به تیم خود اضافه میکنید. شما در بازی Watch Dogs Legion قادرید هر NPC که میبینید به تیم خود اضافه و با آنها بازی کنید. یعنی شما میتوانید یک پیرزن باشید که هیچ توانایی قابلتوجهی ندارد. بنابراین کسی را پیدا کنید که با اسلحه خوب کار میکند یا کسی که یک دلقک خیابانی است. البته این مکانیک به پختگی کامل نرسیده و از پتانسیلهای آن بهخوبی استفاده نشده است. لذا قرار گرفتن آن در این لیست صرفا بهخاطر خاص بودن آن است. یوبیسافت معمولا توسعهدهنده ریسکپذیری نیست و قراردادن این مکانیک در یکی از بازیهای بزرگش، حرکت غیرمتعارفی برایشان بود.
بازی Ghost of Tsushima
-
مکانیک خاص: راهنمایی بازیکن با جهت باد
یکی از آخرین بازیهای انحصاری سونی که در ژاپن فئودال اتفاق میافتند. شما در این بازی یک سامورایی شجاع هستید که پس از شکست خوردن هم رزمانش به دنبال انتقام میرود.
این اتفاقات در جزیرهای خیالی به نام سوشیما اتفاق میافتد که تحت هجوم لشکر مغول قرار میگیرد. بازی Ghost of Tsushima را میتوان یکی از بهترین عناوینی دانست که حس سامورایی بودن را القا میکند. مکانیکهای مخفیکاری و مبارزه بازی کاملا شما را در نقش یک سامورایی واقعی فرو میبرد و شما احساس میکنید در یکی از فیلمهای کارگردان فقید، آکیرا کوراساوا نقش شخصیت اصلی را دارید. المانهای زیبایی بازی Ghost of Tsushima حد و مرزی ندارد. از برگهای ریزان درختها تا غروبهای زیبای جزیره سوشیما و حتی خون روی شمشیر، زیبایی در این بازی موج میزند. برای هماهنگ بودن با آرت استایل خارقالعاده بازی، تیم سازنده ایده نویی برای مکانیک راهنمایی بازیکن در جهان داشتهاند که به شکل ناقصی اجرا شده است. در بازیهای جهانباز، اصولا یک مکانیک راهنمایی وجود دارد که بازیکن را به سمت هدفش میبرد. این مکانیک معمولا به شکل یک فلش که روی زمین ظاهر میشود، عمل میکند. تصور کنید در عنوانی بهزیبایی بازی Ghost of Tsushima، ناگهان یک فلش رنگی روی زمین ظاهر شود و تمامی مناظر چشمنواز را برایتان خراب کند. بازی Ghost of Tsushima از باد برای راهنمایی بازیکن استفاده میکند. هنگامی که شما دکمه راهنمایی را روی دسته خود فشار دهید، باد به جهتی میوزد که قصد دارید بروید یا باید بروید. بهراحتی میتوان گفت این مکانیک نهتنها در آرت استایل بازی وقفه ایجاد نکرده، بلکه بهزیبایی بازی اضافه کرده است.
بازی Death Stranding
-
مکانیک خاص: نحوه تعامل آنلاین با بازیکنان دیگر
بازی Death Stranding اولین بازی مستقل Hideo Kojima است که توسط استودیوی خودش توسعه یافته است.
Hideo Kojima مغز متفکر پشت فرنچایزهای بزرگی مثل Silent Hill وMetal Gear است و میتوان او را یکی از خلاقترین ذهنهای صنعت گیم دانست. در اینکه کوجیما یک نابغه بیبدیل است هیچ شکی نیست؛ اما بازی آخر او بالا و پایین زیادی داشت. نمرات Death Stranding آنچنان که انتظار میرفت خوب نبودند و بازیکنان هم نتوانستند با آن ارتباط بگیرند. چیزی که ما در این فهرست قصد داریم راجع به آن صحبت کنیم، داستان عجیب یا دنیای سیاه بازی نیست؛ بلکه یکی از مکانیکهای کمتر دیده شدهی آن است که از نظر خود من پتانسیل زیادی برای گسترش داشت.
در دنیای Death Stranding، شما نقش Sam Porter را دارید. سم پورتر انتقالدهنده محمولههایی است که برای نجات دنیا اهمیت بالایی دارند. حتی نمیخواهم تلاش کنم داستان بازی را توضیح دهم؛ چراکه آنقدر عجیب و پیچیده است که لایق یک مقاله کاملا جداگانه است. فقط بدانید که شما مسئول جابهجایی محمولههایی هستید که اهمیت بالایی دارند. در دنیای جهانباز بازی Death Stranding، موانع طبیعی زیادی سر راه شما است. درهها، رودخانهها و... از این موانع طبیعی هستند. شما میتوانید با انجام ساختوسازهای متنوعی از این موانع عبور کنید. ساختن چیزهایی مثل پل، نردبان و... به شما کمک میکند در دنیای بازی راحتتر جابهجا شوید. در واقع یکی از مکانیکهای مرکزی بازی همین ساختوساز است.
با این توضیحات، اگر بازی را بهصورت آنلاین تجربه کنید، میتوانید ساختوسازهای بازیکنان دیگر را ببینید و آنها را لایک کنید. توجه کنید در دنیای بازی همهچیز عجیب و سوررئال است. پس بعضی جملهها مثل لایک کردن ساختوساز بازیکنان دیگر منطقی بهنظر نمیآیند. بازیکنان دیگر هم میتوانند ساختوسازهای شما را لایک کنند. ساختوساز در بازی Death Stranding منابع زیادی میخواهد؛ ولی با این مکانیک مجبور نیستید تمام کار را خودتان انجام دهید. چگونه؟ هرچه لایکهای بیشتری دریافت کنید، ساختوسازهای بیشتری از بازیکنان دیگر در دنیای بازی خودتان خواهید دید که به گشتوگذار و ردشدن از موانع کمک میکنند. این مکانیک بازیکنان را تشویق میکند به یکدیگر کمک کنند؛ اما بازی از تمام پتانسیل آن استفاده نمیکند. نمیتوان ایراد خاصی از این مکانیک گرفت؛ اما کسانی که بازی را تجربه کرده باشند، میدانند اینگونه بهنظر میرسد که هنوز جای کار داشته باشد. شاید در Death Stranding 2 شاهد بازگشت این مکانیک با استفادههای بیشتری باشیم.
نهایتا باید بگویم دنیای گیم دنیای بزرگ و عمیقی است. مکانیکهایی که در بازیها میبینیم بیشمار هستند و گاهی در کنار هم با هارمونی بینقصی کار میکنند تا تجربه یک شاهکار را رقم بزنند. چنین هارمونی را میتوان در بازیای به قدمت بازی DOOM 1 یا بازی جدیدتری مثل بازی Ghost of Tsushima دید. در این میان، دیدن مکانیکهای خاصی که شاید تاثیر زیادی نداشته باشند، میزان عشق و علاقهای را که سازندگان به بازی خود و توجه به جزئیات آن داشتهاند، نشان میدهد. این سطح توجه به جزئیات در هر ویدئوگیمی پیدا نمیشود و همین است که دیدن مکانیکهای خاصی مثل موارد بالا ما را بهحیرت میآورد.
و در آخر اگر علاقهمند به دنیای بازی هستید میتوانید اخبار مهم این حوزه را در سایت موبایل 140 مشاهده نمایید.
پوریا یعقوبی
شما هم میتوانید در مورد این کالا نظر بدهید
برای ثبت نظرات، نقد و بررسی شما لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
افزودن نظر جدید