Stray، عنوانی با ایدههای جدید و جالبتر از آن شخصیت اصلی است که برایش انتخاب شده است. Stray شما را در نقش یک گربه ولگرد میگذارد که در دنیای مدرن و دیستوپیایی به دنبال کشف و ماجراجویی است. مادامی که پروتاگونیستهای بیکلام موضوع جدید در دنیای گیم نیستند، Stray این ایده را به مرزهای جدید میکشد.
قبل از شروع این بررسی بگوییم که با توجه به عدم عرضه این بازی، صحبتهایی که میکنیم از تجربه خودمان نیست، بلکه جمعآوری اطلاعات از سایتهای مرجعی است که قبل از عرضه به بازیها دسترسی دارند.
اگر بخواهیم گیمپلی این بازی را دستهبندی کنیم میتوان آن را ترکیبی از ژانر پلتفرمر با المانهای خاص شهری و سبک ماجراجویی کلاسیک دانست.
نکتهای که گیمپلی Stray را جالب میکند دنیای آن است، این دنیای سایبرپانکی پر از نورهای نئونی، رباتهای پیشرفته و فضاهای چشمگیر است که نقش زمین بازی گربه مارا بازی میکند.
شاید ایده بازی کردن به عنوان یک گربه ولگرد معمولی عجیب یا حتی خستهکننده به نظر برسد، اما Stray بهطرزی هوشمندانه داستانی دلنشین از دیدگاه این گربه بازگو میکند.
هنگامیکه درحال تجربه Stray هستید، متوجه آن میشوید که تمامی ایدههای توسعهدهندگان به آن شکلی که میخواستند اجرا نشده اما حسی که میخواستند را کاملا منتقل کردهاند و شما را با خود همراه میکنند.
حسی که شما را از دقایق ابتدایی بازی درگیر میکند و پیشرفتن داستان شما را از خود جدا نخواهد کرد.
اگر بخواهیم خلاصه بگوییم: شما نقش گربهای جادویی را ندارید، از لحاظ بیولوژیکی جهشیافته نیستید یا قدرت خاصی ندارید، شما یک گربه معمولی هستید.
با تمامی این اوصاف، تمامی کارهای هوشمندانهای که گاهی از گربهای واقعی سر میزند را انجام میدهید.
سادگی این کانسپت بهطرز اعجابآوری دلنشین است مخصوصا که گربه بودن سطحی از بیاهمیتی به مردم اطراف یا موجوداتی که در طول بازی با آنهال تعامل دارید به وجود میآورد و همین چهارچوب بسیار بامزه کار شده است.
برای مثال، رباتهای هوشمندی که در سطح شهر وجود دارند، با شما هم مانند تمامی شهروندان صحبت میکنند و تنها زمانیکه این صحبتها به داستان ارتباطی پیدا میکند به این خاطر است که میتوانید از مکانهای بسیار باریک عبور کنید و این بامزه است.
Stray بهصورت همزمان از این حقیقت که شما یک گربه هستید استفاده میکند تا کمی نور و دلگرمی به دنیای بیاورید که سیاه و تاریک است.
لحظات زیادی در بازی به وجود میآید که شما را ترغیب میکند از وظایف یا ماموریتی که در دست دارید دست بکشید و فقط مثل یک گربه بازی کنید. بازی به شما اجازه میدهد مبل و فرشها را مانند یک گربه واقعی بخراشید، مثل یه گربه واقعی خودتون رو برای شهروندان دیگر لوس کنید یا گربهای اذیتکننده باشید و وسایل را از روی قفسهها پایین بندازید یا در جاهی مخصوص جمع بشید و بخوابید، حتی دکمهای فقط برای میو کردن کنار گذاشته شده.
تمامی این فعالیتها با ساندترکهایی همراه شده است که به خوبی فضا را پر میکنند و با تم کلی بازی هماهنگ هستند.
دنیای Stray بهطور شگفتآوری اشباع است و یادگیری درباره و گشت و گذار در آن بسیار جذاب است و هرگز خستهکننده نمیشود. داستان خود گربه شما اگرچه، بسیار ساده است. داستان گربهای که از گروه خودش جدا شده، گم شده و دنبال راهی برای بازگشت به خانه میگردد.
Stray بهطور کلی داستانی ساده بازگو میکند، داستانی که شاید بارها مانند آن را شنیده باشید اما اینکار را به خوبی انجام میدهد. پیچیدگیهایی که گربه ما در آن درگیر میشود جذاب هستند و کشش کافی برای مخاطب برای ادامه داستان را ایجاد میکنند.
Stray در دل گیمپلی خود، شما را عموما در یکی از این دو موقعیت میگذارد، یا از مراحل خطی بازی میگذرید که شامل پلتفرمینگ و حل کردن پازلها است یا در فضاهای بازتری قرار میگیرید که به شما اجازه گشت و گذار و اکتشاف میدهند.
در محیطهای شهری که فضای بازتری دارند شما میتوانید با رباتهایی که در آنها زندگی میکنند صحبت کنید، برایشان کاری انجام دهید یا بهطور کلی درباره دنیای بازی یاد بگیرید.
بخشهایی که شامل مراحل خطی میشوند، بسیار راحت هستند. بهطور کلی Stray اصلا بازی چالش برانگیزی نیست. این بازی را میتوانید وقتی خستهاید، حوصله ندارید یا فقط میخواهید کمی ریلکس کنید بازی کنید.
تجربه گشت و گذار در شهری زیبا به عنوان یک گربه بسیار آرامش بخش است. همین موضوع باعث شده تا مراحل اصلی بازی هم سخت یا چالشبرانگیز نباشند.
بین این فضاها شهرها کوچکی هم وجود دارند که باز هم به شما قابلیت گشت و گذار و اکتشاف بیشتری را میدهند. وقت گذراندن در تمامی این فضاها از زاویه دید که چهارپا بسیار لذتبخش است، مخصوصا که هرکدام از آنها گوشهکنارهای مخصوص خود را دارند.
شما در این ماجراجویی تنها نیستید، همراه و کمک شما در Stray ربات کوچک شناوری است که B-12 نام دارد.
B-12 ربات کوچکی است که در کولهپشتی خود حملش میکنید. اکثر تعاملات و صحبتهای که با شخصیتهای این دنیا دارید توسط این ربات صورت میگیرد.
صحبتهای رباتها را ترجمه میکند به شما قابلیت پاسخ دادن به آنها را میدهد، شما را راهنمایی میکند و...
البته یکی از جذابیتهای ابتدایی بازی برقراری ارتباط با دنیا از طریق حرکات گربهای شخصیت شما بود. مثلا اگر میخواستید کسی دری را برای شما باز کنید، روی آن را با پنجههای خود میخراشیدید تا توجه کسی را جلب کنید. باز هم میگوییم هیچکدام از این حقهها و مکانیکهای گیمپلی سخت یا پیچیده نیستند، هیچکدام آنقدر چالش برانگیز نیستند که شما را اذیت کنند و شما بهراحتی در حداکثر 5 ساعت قادر به تمام کردن بخش داستانی این بازی خواهید بود.
Stray عنوان طولانی نیست و همچنین قیمت بازی کامل را هم ندارد، تیم پشت آن هم تیمی مستقل هستند که بابت فضاسازی و انیمیشنهای بسیار واقعی لیاقت تحسین را دارند.
Stray عنوانی دلنشین با محیطهای زیبا و ایدهای نو است که با توجه به قیمتش، قطعا ارزش تجربه را دارد. همچنین، چند بازی دیگر سراغ دارید که به شما اجازه میدهد به عنوان یک گربه در دنیای سایبرپانکی بازی کنید؟
شاید طول کم بازی را بتوان یکی از مشکلات آن دانست اما با توجه به تیم مستقل میتوان از آن چشمپوشی کرد. البته 5 ساعت هم طول کمی نیست بحث ما کمی مزه بیشتر یا اتفاقات احساسی بیشتر در پایان داستان است.
بهطور کلی، Stray قطعا ارزش تجربه دارد، علیالخصوص اگر به دنبال عنوانی با ایده جدید و آرامبخش هستید.
پوریا یعقوبی
شما هم میتوانید در مورد این کالا نظر بدهید
برای ثبت نظرات، نقد و بررسی شما لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
افزودن نظر جدید