کار رسانهای ایلان ماسک، یکی از بزرگترین شما دنبالکنندگان در فضای مجازی را برای او رقم زده است، چرا که وی یکی از محدود میلیاردرهایی است که آشکارا مواد مخدر مصرف میکند، در توئیتر خود Meme پست میکند، در سریال پرطرفدار Rick and Morty ظاهر میشود و برای کودکان سخنرانیهای انگیزشی برگزار میکند. تمامی این قضایا ایلان ماسک را به یکی از دوستداشتنیترین میلیاردرها در دنیای امروزی تبدیل کرده اما چقدر از اطلاعاتی که درباره ایلان ماسک میدانیم حقیقت دارند و پشتپرده این فرد به ظاهر موفق چه میگذرد؟ حقهای که ایلان ماسک میخواهد با حضور پررنگ خود در فضای مجازی سوار کند، فروختن وجههای به مردم عام است که احتمالا حقیقت ندارد یا حداقل کاملا حقیقت ندارد. ایلان ماسک شخصیت و کاراکتر بیشیله پیلهای از خود ساخته تا من و شما را به عنوان مصرفکننده به سمت محصولات خود بکشد و از همین طریق به تبلیغاتی زنده برای تمامی بیزنسهای خود بدل شده است؛ بدون پرداخت حتی 1 دلار برای کارهای تبلیغاتی. بهجای تبلیغات پیچیده و کمپینهای پر زرق و برق، تبلیغات ایلان ماسک داستان مردی است که از هیچ چیز به فتح دنیا رسید. پس سوال اصلی که اینجا پیش میآید این است، چهقدر از داستان ایلان ماسک واقعا حقیقت دارد؟ ایلان ماسک واقعی کیست؟ بعد از تحقیقات فراوان در اینباره، قصد داریم داستان مردی را برای شما بازگو کنیم که زندگی خود را بر پایه دروغ ساخت.
بخش اول: دوران کودکی
داستان ایلان ماسک از شهری بهنام پریتوریا واقع در آفریقای جنوبی سال 1970 میلادی آغاز میشود.
خانواده Musk از خانواده شدیدا ثروتمند محسوب میشدند چرا که پدر ایلان، ارالد ماسک صاحب نیمی از سهام یک معدن زمرد بود، وی بعدها در مصاحبهای که درباره کودکی ایلان ماسک داشت، بیان کرد:"خانواده ما بسیار ثروتمند بود، ما در آن زمان آنقدری پول داشتیم که حتی قادر به بستن درب گاوصندوقها نبودیم.
" مادامی که این موضوع کاملا حقیقت دارد؛ اما طبق گفتههای خود ایلان ماسک، با وجود ثروت فراوان، کودکی شادی نداشته و از سواستفاده شدید از سمت پدر خود رنج برده است. ایلان در مصاحبهای میگوید:"او شدیدا خشن بود. بههیچ وجه کودکی شادی نداشتم. پدرم مشکلات روانی شدیدی داشت." اما جریانات کودکی ایلان اینجا تمام نمیشود. دوران مدرسه ایلان هم، خیلی خوب نبود. طی کلاس نهم در دبیرستان s'Bryant، حتی بچههای مدرسه به دنبال او بودند.
خود ایلان در این رابطه میگوید:" یکبار تقریبا من را تا سرحد مرگ کتک زدند." ایلان حتی قایم شدن از دسته خاصی را در مدرسه به یاد دارد که بهخاطر برخورد با یکی از اشخاص آن دسته خاص بهصورت اتفاقی، قصد کتک زدن او را داشتند. در همان، پسری که ایلان بهصورت اتفاق با او برخورد داشته پیدایش میکند، او را از پلهها پایین میاندازد و با تعدادی از بچههای دیگر در پایین پلهها شروع به کتک زدن ایلان میکنند.
این سانحه ایلان را برای هفتهها در بیمارستان بستری میکند و وی را از مدرسه عقب میاندازد.
دوران کودکی تباه ایلان، روی شخصیت آینده او تاثیر بسزایی گذاشته که میتوان بهوضوح آنها را دید.
بخش دوم: پایه و ریشهها
ایلان در نهایت آفریقای جنوبی را با مقصد آمریکا ترک کرد تا برای یک بیزنس استارتآپ دورههای کارآموزی خود را در Silicon Valley شروع کند.
طی دوران کارآموزی، ایلان اولین ایده خود برای شروع یک بیزنس را پیدا کرد. زمانیکه فروشنده یکی از صفحههای زرد (صفحاتی که در آمریکا آگهیهای کاریابی در آن قرار میگرفتند) سعی کرد به ایلان ماسک ایده ایجاد اینگونه صفحات بهصورت آنلاین را بفروشد، ایده او خیلی خوب نبود و خود فروشنده هیچ اطلاعاتی درباره اینترنت نداشت، اما ایلان روزنهای از امید را در ایده او دید و آن برای خودش کرد.
در سال 1995 ایلان و برادرش کیمبل، Global Ling Information Network را تشکیل دادند که بعدتر اسم آن را را به Zip2 تغییر دادند. ایده پشت Zip2 قانع کردن بیزنسهای متنوع برای حضور در اینترنت با ساخت یک وبسایت در یک دایرکتوری قابل جستوجو بود.
این ایده احتمالا الان بسیار قدیمی شده باشد اما در سال 1995، ایده بسیار تازه و انقلابی محسوب میشد. داستان Zip2 اولین پله در داستان و شخصیتی است که ایلان امروزه برای خودش ساخته است.
ایلان همیشه این داستان را طوری تعریف میکند که خودش را دانشجویی بدبخت و بیپول نشان میدهد که تحت فشار قرض و قسطهای دانشجویی زیادی قرار داشت و باید تمام دارایی خود را برای شروع این بیزنس قمار میکرد.
ایلان در یکی از سخنرانیهای خود میگوید حتی قدرت اجاره آپارتمانی برای زندگی را نیز نداشته و شرایط بسیار سختی از لحاظ مالی را تحمل کرده است، اما این روایتی است که خود ایلان برای مردم بازگو میکند؛ حقیقت این است که ماسک در این دوران به پشتوانه ثروت پدرش زندگی کرده که هزینه مکان زندگی و دانشگاه ایلان را پرداخت میکرده، وی حتی اولین سرمایهگذار Zip2 بود که 28000 دلار برروی این پروژه گذاشت که اصلا رقم کمی نمیباشد!
البته همه ما قادر به درک این هستیم که چرا ایلان در تعریف این بخش از قصه خود کمی مبالغه کرده است و اگر همینجا جلوی این موضوع را میگرفت، آسیبی به کسی وارد نمیشد.
بعد از چهارسال کارکردن برروی Zip2، ایلان و برادرش بالاخره به دوران طلایی رسیده بودند که اکثر استارتاپ حتی نمیتوانند در رویاهای خود ببینند.
در سال 1999 کمپانی ایلان ماسک و بردارش، Zip2 توسط کمپانی بزرگتری به قیمت 305 میلیون دلار خریداری شد و ایلان هم سهم خود که معادل با 22 میلیون دلار بود را دریافت کرد و اینجاست که داستان ایلان ماسک شیب متقلبانهتری بهخود میگیرد.
بخش سوم: Paypal
ایلان ماسک: "ما میخواهیم صنعت بانکداری سنتی را متحول کنیم."
بسیاری از مردم به اشتباه فکر میکنند ایلان ماسک بنیانگذاران Paypal میباشد اما نیست. اتفاقی که واقعا رخ داد، این است؛ ایلان با استفاده از پولی که از فروش zip2 به دست آورد کمپانی به نام X.com را پایهگذاری کرد.
هدف پایهای X.com این بود که به کاربران خود قابلیت ایمیل کردن پول به یکدیگر را بهجای پول نقد بدهد. ایلان در اینباره میگوید:" ایده اصلی این بود که به کاربران اجازه دهیم با یک شناسه خاص مانند آدرس ایمیل از یک کاربر به کاربر دیگر پول منتقل کند.
" X.com نتیجتا با خرجهای فراوانی که ایلان ماسک برای تبلیغات انجام داد، کاربران بیشتری را جذب کرد تا نهایتا توسط رقیب آنها یعنی، Co infinity خریداری شد.
علت اصلی این قضیه بهخاطر سرپیچیهای X.com از قوانین مالیاتی بود؛ اما طی زمانیکه ایلان مدیرعامل X.com بود، مدیریت افتضاحی داشت. X.com درحال از دست دادن مقادیر زیادی از سرمایه بود و کارکنان بهسرعت درحال ترک بودند، البته زمانیکه X.com با Paypal درهم آمیخته شدند، ماسک دوباره در قامت مدیرعاملی ظهور کرد.
طی دورانی که ماسک مدیرعامل Paypal شد، قادر به سودآوری نبود بههمین خاطر، تصمیم گرفت از روش بیرحمانهتری از طریق کاربران تازه Paypal، برای سودآوری استفاده کند. قسمت عظیمی از سود Paypal در دوران مدیرعاملی ماسک، از طریق بستن حسابهای کاربری تازهای بود که ساخته میشد.
طبق قراردادی که این افراد قبل از ساختن حساب کاربری با آن موافقت میکردند، هیچگونه اقدام قانونی برای آنها وجود نداشت. Paypal بدون هیچ دلیل حساب تازه واردان را میبست و تمامی موجودی آنها را به جیب میزد.
البته با اینوجود، استراتژی غیر منسجم بیزنسی ایلان ماسک به او کمکی نکرده و نهایتا دوباره از سمت مدیرعاملی برکنار شد، ولی اینبار اهمیتی برای او نداشت. ایلان ماسک توانست بعد از خریده شدن Paypal توسط E-Bay، مبلغ 165 میلیون دلار دریافت کند. در همین دوران بود که ایلان با اولین همسر خود به نام جاستین ویلسون ازدواج کرد.
در همین حین، طبق مصاحباتی که جاستین ویلسون درباره رابطه با ایلان داشته میگوید:"رفتار کنترلی ایلان در محیطکار در خانه نیز ادامه داشت." جاستین ادعا میکند حتی در روز مراسم عروسی ایلان به جاستین گفت:" حالا من آلفا هستم.
" در ادامه این بحث جاستین به ایلان میگوید من همسر تو هستم نه کارمندت که ایلان پاسخ میدهد اگر کارمندم بودی اخراجت میکردم. ایلان دائما سعی میکرد کنترل خودش برروی جاستین را ثابت کند و همین موضوع به دعواهای مکرری درباره حس کنترلطلبی ایلان ختم میشد.
در این زمان، ایلان و همسرش به لسآنجلس نقل مکان کرده بودند و اولین فرزند خود را به دنیا آورده بودند، پسری به نام Nevada Alexander. در همین هفته بود که نوادا به خواب رفت و تنفسش متوقف شد.
Nevada در زمان این اتفاق 10 هفته از تولدش گذشته بود، دقیقا زمانی که نوزادان مذکر در خطر سندروم مرگ ناگهانی قرار دارند. زمانیکه پزشکها برای احیای او تلاش کردند، اکسیژن به میزانی در بدن او کاهش پیدا کرده بود که دچار مرگ مغزی شد. حتی در این زمان، مادامی که همسر ایلان بهصورت کاملا بیپرده برای مرگ فرزندش عزاداری میکرد، ایلان به او گفت آنقدر از لحاظ احساسی سواستفادهگر نباشد!
بخش چهارم: Tesla
سال 2004، بعد از اخراج شدن از Paypal، ایلان شروع به ساخت شخصیت و نمادی تقلبی از خودش کرد.
ایلان ماسک، موفقیتی که اینگونه داستانها برای کمپانیهای بزرگی مثل Apple به همراه داشتند را دیده بود. ایده فردی که بدون هیچچیز شروع کرد و به فتح قلههای موفقیت رسید. زمانیکه چنین داستانی را با شخصیت شوخطبع و بیشیلهپیلهای که ماسک از خود در فضای مجازی نشان میدهد ترکیب کنید، به فردی دوستداشتنی میرسید که نهایتا شما به سمت محصولاتی که وی تبلیغ میکند کشیده خواهید شد.
تا به اینجا، درباره برخی از بزرگنماییها و دروغهایی که ایلان سرهم کرده است صحبت کردیم ولی در این برهه زمانی بود که ایلان به Tesla پیوست و عدم صداقت او به سطوح بزرگتری رسید.
در همین زمان بود که ایلان شروع به ساخت شخصیتی کاملا تقلبی برای خودش کرد، اما اول، درباره پیوستن و مسیری که Elon Musk در Tesla طی کرد میپردازیم.
در یکی از مصاحبههای ایلان درباره ریشههای تسلا میگوید:" به نظرم در آن زمان واقعا نیازی برای یک کمپانی استارتآپ که شروع به توسعه ماشینهای الکتریکی بکند وجود نداشت، GM از ev2 رونمایی کرده بود و بهوضوح در این حوزه پیشرو بود من فکر میکردم نتیجه نهایی شکست خواهد بود؛ اما همچنان ارزش امتحان کردن را داشت.
بهنظر داستان انگیزشی خوبی میآید، اینطور نیست؟
اما متوجه میشوید ایلان چگونه هیچگاه درباره پایهگذاران اصلی تسلا صحبت نمیکند؟
این موضوع یک دروغ کامل است، ایلان در میان پایهگذاران اصلی Tesla نبوده است. Tesla درواقع زائده ذهن گروه کوچکی از مهندسان Silicone Valley بود که در ادامه با ایلان ماسک همراه و همکار میشوند.
Martin Eberhard، پایهگذار اصلی، بنیانگذار و مدیرعامل واقعی تسلا در این رابطه میگوید:" ایلان ماسک فرد شگفتانگیزی است، SpaceX فوقالعاده است و کارهای هیجانانگیزی با تسلا انجام داده، نکتهای که من نمیفهمم این است که چرا میخواهد خودش را یکی از بنیانگذاران تسلا معرفی کند مادامی که اینگونه نیست.
رویای مارتین ابرهارد، استفاده از انرژی برای حمل و نقل بود که برای طبیعت ضرر کمتری داشته باشد، پس به دیدار ایلان رفتند و پس از ساعتها بحث و جدل، ایلان مبلغ 6.5 میلیون دلار برروی این کمپانی سرمایهگذاری کرد و به رئیس هیئت مدیره Tesla تبدیل شد.
در این زمان، ماسک حتی به تعداد دنبالکنندگانی که امروزه داره نزدیک هم نشده بود و هنوز به دنبال پیدا کردن جای پای خود به عنوان یک نماد اجتماعی بود.
بههمین خاطر، ماسک فقط بهعنوان یک سرمایهگذار خستهکننده دیگر شناخته میشد. هنگامی که تسلا اولین ماشین برقی خود را روانه بازار کرد ، افتخار و شهرت اصلی بهصورت کاملا عقلانی و عادلانه با مدیرعامل و بنیانگذار واقعی Tesla رسید.
در مقالهای که مجله عظیم NewYork Times درباره تسلا و این ماشین جدید منتشر کرد، نامی از Elon Musk برده نشده بود و این موضوع ایلان را به شدت عصبانی و ناراحت میکرد. ایلان نیاز به خلق یک شخصیت عمومی داشت و به اینخاطر درباره مقاله منتشر شده با مدیر عاملان تسلا تماس گرفت و ادعا کرد اگر با دیگر اتفاقی اینگونه رخ دهد رابطه خود با تسلا را پایان میدهد و باید همین الان بهسرعت برای تصحیح مقاله منتشر شده توسط NewYork Times اقدام کنند.
ماسک حالا به دنیال انتقام بود، بنیانگذاران اصلی تسلا در این رابطه میگویند:" اولینباری که ما واقعا به مشکل خوردیم، برسر پوشش خبری آنروزها بود. در محیط کار نظرات مختلفی داشتیم اما همیشه بحث میکردیم، با یکدیگر کنار میآمدیم و به نتیجه مناسبی میرسیدیم.
این اولینباری بود که بحث و جدل ما شخصی و احساسی شد." بعد از این قضایا، همانطور که گفتیم، ماسک به دنبال انتقام بود، مادامی که مقامی بیشتر از سرمایهگذار نداشت، هرروز به خط تولید سر میزد و تغییراتی در پروسه تولید ایجاد میکرد که سرعت توسعه را کاهش میدادند و پروژهها را عقب میانداختند طبق گفتههای نایب رئیس تسلا، توسعه محصولات در این دوران با الگوی یک قدم به جلو و دو قدم به عقب پیش میرفتند که به معنای افت شدید در رشد تسلا بود.
همین موضوع مستقیما بهانهای برای اخراج مدیرعامل آن زمان تسلا و جایگزینی ایلان ماسک ایجاد میکرد.
در سال 2007، بعد ترتیب دادن و سوق دادن سرمایهگذاران بیشتر به سمت Tesla، ایلان برای اخراج مدیرعامل آن زمان به نفع خودش اقدام کرد. بنیانگذار تسلا در اینباره میگوید:" هیچ بحثی صورت نگرفت، کسی به من توضیحی نداد من حتی فرصت دفاع از خودم را نداشتم.
بعد از جنگهای دادگاهی متعدد، ایلان بالاخره توانست مدیرعامل و بنیانگذار اصلی تسلا را از کمپانی خودش بیرون کند. در این زمان Elon Musk از لحاظ قانونی مجاز بود خود را به عنوان بنیانگذار و مدیرعامل Tesla معرفی کند.
ایلان ماسک به پیشرفت ادامه داد و Tesla را به یکی از معتبرترین و با ارزشترین کمپانیهای تولید خودروی جهان تبدیل کرد، اما تا به حال فکر کردید ایلان ماسک چگونه قادر به انجام اینکار بود؟
چگونه کمپانی که فقط فروش سالانهای برابر با هزاران خودرو دارد از کمپانیهایی که میلیونها خودرو میفروشند پیشی میگیرد؟
مارک اسپیگل، یکی از بزرگترین سرمایهگذاران دنیا در رابطه با Tesla میگوید:" جمعآوری یک دسته از طراحان و مهندسان باهوش برای طراحی یک خودروی شگفتانگیز کار بسیار راحتی است، تولید آن خودرو به تعداد انبوه و سرویسدهی به آنها بهصورت سودآور است که کار را دشوار میکند. این مدلی است که کمپانیهای تولید خودروی دیگر دنبال میکنند.
دقیقا همینجاست که چهره اجتماعی ایلان ماسک به کمک او میآید، او تسلا را دقیقا مانند X.com معرفی میکند و ایدههایی را روی میز میگذارد که از چهارچوب تکنولوژی روز خارج هستند.
در همین مسیر، Elon Musk از حضور پررنگ خود در رسانههای مجازی استفاده میکند تا مردم پیشروی محصولات تسلا در تکنولوژی و علم را باور کنند. ایلان محصولات خود را بهگونهای معرفی میکند که گویی در خط مقدم تکنولوژی و نوآوری قرار دارند و در همین حین به هررسانهای که میتواند درباره داستان و مسیر خودش در رسیدن به این اهداف میگوید.
بیچارگی، بیپولی، بیخوابی کشیدن و 120 ساعت کار در هفته المانهای اصلی پیشینه تقلبی هستند که ایلان برای خودش ساخته است. داستانی که مردم دوست دارند باور کنند، شخصیت بیچارهای که برای ایدههای خلاقانه و نبوغش به ثروت رسید.
زمانیکه داستان او را باور کنید، ناخودآگاه ادعاهای خارج از چهارچوب او در دنیای تکنولوژی را نیز باور خواهید کرد. باور میکنید که با خرید یک ماشین Tesla تغییری در دنیا ایجاد خواهید کرد.
Mark Spiegel در ادامه صحبتهای خودش میگوید: "تسلا 10 الی 11 میلیارد دلار بهدلیل تعهدات خرید به پاناسونیک و کمپانیهای دیگر بدهکاری دارد." در ادامه آقای اسپیگل ایلان ماسک را یک دروغگوی بیمارگونه میخواند و میگوید:" ایلان ماسک، با کلاهبرداری در اوراق بهادار در آمریکا و تمامی ایدههای دروغینی که میدهد، باید توسط کارمندان خودش سریعا اخراج شود همانطور که با این موضوعات برای هر مدیرعامل دیگری اتفاق میافتاد. تسلا یک کمپانی کاملا ناکارآمد است."
ولی قطعا، ماسک هیچوقت در این رابطه حرفی نمیزند، دقیقا همانند اینکه درباره یارانههای دولتی که دریافت میکند حرفی نمیزند. در واقع تنها دلیلی که تسلا توانست تا همین حالا زنده بماند همین یارانههای دولتی هستند.
همین یارانههای دولتی علت شکایت دولت آلمان و کانادا از تسلا هستند. البته که عدم صداقت Elon Musk اینجا تمام نمیشود، قادر به بازگرداندن پول سرمایهگذارن به همراه سودآوری بوده است، اما چگونه؟
اگر به قولهایی که ماسک طی سالهای گذشته داده است نگاه کنیم، کاملا متوجه پاسخ این سوال میشویم. سال 2013 تسلا قول داد سال 2014 سری Model X را برای فروش آماده میکند اما هوز هم این اتفاق نیوفتاده، هرساله میگویند درحال تلاش برای تمام کردن مراحل نهایی در کارخانه Gigafactory در چین هستند اما این اتفاق هنوز هم نیوفتاده است.
تسلا ادعا کرد در سال 2017، صد الی دویست هزار دستگاه خودرو Model 3 روانه بازار خواهد کرد اما کمتر دوهزار واحد روانه بازار شدند.
با این توضیحات فکر میکنید ربات انساننمایی که تسلا امسال معرفی کرد چگونه پیش خواهد رفت؟
به عقیده بسیاری، Elon Musk اهدافی بزرگی را مشخص و ادعاهای بزرگی میکند تا سرمایهگذاران را بهخود جذب کنند و با پولی که از سرمایهگذاران جدید دریافت میکند، بدهیهای قبلی خود را صاف میکند.
درواقع، مقدار کمی از پولهای دریافتی روی پیشرفت پروسه تولید خرج میشوند. تسلا و ایلان ماسک برروی سیکل سقوطی قرار دارند که به عقیده بسیاری از کارشناسان نمیتواند تا مدت بیشتری ادامه پیدا کند، حتی با هنر دروغگویی ایلان ماسک.
بخش پنجم: حقیقت تاریک و نتیجهگیری
سوالی که باید از خودتان بپرسید این است، اگر امپراطوری ایلان ماسک برپایه دروغ بنا شده، چرا عموم مردم درباره آن چیزی نمیدانند؟
جواب ساده است، چرا که ایلان ماسک استاد ساختن یک وجهه اجتماعی شگفتانگیز میباشد. او و تیمش دقیقا میدانند مردم میخواهند چه چیزهایی بشنوند. ایلان ماسک میداند در این دوران که اختلاف طبقاتی و نابرابری ثروت، از هرزمان دیگری بیشتر است، مردم عام فردی را که از طریق تلاش، سختکوشی و نبوغ به ثروت رسیده را خواهند پرستید.
برای همین است که ایلان ماسک سعی میکند خودش را به نمادی برای جوانان افسرده و به تهخط رسیده تبدیل کند، بههمین خاطر، مدام در سریالها و نمایشهای تلویزیون ظاهر میشود، برای همین رفتاری کاملا ساده در فضای مجازی دارد و هرچیزی که دوستدارید بشنوید را میگوید، او به شما این تصور را القا میکند که تلاشهای او در راستای طمع یا قدرت نیست، بلکه فقط و فقط برای احیای بشریت است.
تمامی بدهکاریها، شکایتها، پروندههای قضایی، الگوی بیزنسی اشتباه و پیشینه تقلبی را با این موضوع ترکیب کند تا متوجه حقیقت تاریک پشت ثروت Elon Musk که مردم روز به روز بیشتر آن را باور میکنند بشوید.
زمانیکه این توضیحات را میشنوید، تمامی تکههای پازل با هم جور میشوند. از کودکی پیچیده تا روابط احساسی افتضاح، گذشته تقلبی، درغگویی درباره کمپانیهای خود و...، این موضوعات دقیقا علت عدم تایید ماموریت فضایی او توسط نیل آرماسترانگ و باز آلدرن بود، آنها ایلان ماسک واقعی را میشناسند و به او اعتماد ندارد اما اکثریت مردم اینگونه نیستند. اکثریت مردم شخصیت تقلب ایلان را کاملا باور کردهاند که نشان میدهد یک کمپین عمومی خوب میتواند چهقدر تاثیرگذار باشد، حتی میتواند با وجود یک کمپانی کاملا ناکارآمد شما را ثروتمندترین مرد جهان کند.
شاید این مرد از انتظارات شما خیلی متفاوت باشد، شاید این مرد تونی استارک دنیای واقعی نیست شاید ایلان نجاتدهندهای که همه فکر میکنند نباشد؛ شاید Elon Musk هم فقط مرد دیگری است که از طریق دروغگویی و سواستفاده میلیاردها پول درآورده، شاید ایلان ماسک عارضه جامعه و دنیایی بیمار باشد.
پوریا یعقوبی
شما هم میتوانید در مورد این کالا نظر بدهید
برای ثبت نظرات، نقد و بررسی شما لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
افزودن نظر جدید