امکاناتی که امروزه زندگی بشریت را بسیار آسانتر کردهاند همیشه به این اندازه کامل، بینقص و بیضرر نبودهاند. تکنولوژیهایی که امروزه از آنها استفاده میکنیم به ازای زحمتهای فراوان سازندهها و طراحان ساخته شدهاند و اکثر این زحمات به هدر نمیرود. اما گاهی برخی از این ایدهها به اندازه کافی پخته و فکر شده نیستند، تا جایی که هنگام رونمایی یا عرضه سازنده خود را شرمسار میکنند. در این مقاله نگاهی داریم به 5 مورد از این اتفاقات که کمپانیهای معروف و نامآشنا دچار آن شدهاند.
LG Cloi
کلویی، رباتی برای انجام تمامی وظایف خانه شما. ایدهای که با قابلیت اتصال به اینترنت در تقریبا تمامی دستگاههای برقی خانه مدرن، دور از ذهن بهنظر نمیرسید.
کمپانی نامآشنای الجی طی مراسمی قصر رونمایی این ربات یعنی کلویی را به دنیا داشت.
این نمایش که قرار بود به یکی از بزرگترین اقدامات در حوزه تکنولوژی بدل شود قبل از دوران اپیدمی کرونا در حال انجام بود. یعنی با تماشاگرهای واقعی و حاضر در سالن صورت میگرفت.
اگر ویدیوهای مربوط به این نمایش را دیده باشید قطعا با یکی از شرمآورترین رونماییهای تاریخ آشنا هستید.
زمانیکه این ربات روی صحنه قرار میگیرد و از آن سوال پرسیده میشود، هیچ پاسخی نمیدهد. در این لحظه وضعیت طبیعتا به شدت موذبکننده میباشد اما رئیس بخش مارکتینگ الجی که همراه کلویی روی صحنه بود به سوال پرسیدن از آن ادامه میدهد و حتی سعی میکند وضعیت را طوری جلوه دهد که انگار این ربات از دست او عصبانی است و بههمینخاطر پاسخی نمیدهد.
با تمام تلاشهایی که برای به زبان آوردن این ربات انجام شد، کلویی حتی یک کلمه هم حرف نزد و لحظات بسیار شرمآوری برای الجی رقم خورد.
TayTweets
در سال 2016 کمپانی مایکروسافت اکانتی در توییتر ساخت که با استفاده از هوشمصنوعی یاد میگرفت چگونه مثل انسانها صحبت کند.
مایکروسافت نام این هوشمصنوعی را Tay گذاشت و به مردم گفت: هرچقدر بیشتر با او صحبت کنید بیشتر یاد میگیرد و باهوشتر میشود.
نکتهای که مایکروسافت در نظر نگرفته بود، آدمهای بیماری بودند که سطح فضایمجازی و پلتفرم توییتر حضوری فعال دارند.
تنها 24 ساعت بعد از فعال شدن این اکانت، Tay بعضی از وحشتناکترین و زنندهترین توییتهای تاریخ را منتشر کرد. این توییتها حاوی الفاظ نژادپرستانه و حتی تشویق به جنگ نژادی بودند.
زمانیکه Tay در توییتر فعال شد، توییتهای دوستانهای مثل:"خیلی مشتاقم با شماها آشنا بشم. آدمها خیلی باحالن." را منتشر میکرد اما در کمتر از یک روز در حال تلاش برای شروع یک جنگنژادی بود، از الفاظ رکیک استفاده میکرد و حتی از هیتلر نقل قول میکرد.
بهخاطر فرمول و اگوریتمی خاصی که برایش استفاده شده بود، Tay از تمامی مکالمات توییتری یاد میگرفت و بههمین دلیل، افراد زیادی به سوءاستفاده از آن پرداختند.
Tay به اندازهای باهوش بود که از مکالمات انسانی یاد بگیرد اما نه به اندازهای که متوجه شود افرادی در حال سوءاستفاده از آن هستند در نتیجه فقط بعد از 24 ساعت فعالیت، پروژه Tay کنسل و اکانت TayTweets پاک شد.
CyberTruck
تسلا، کمپانی پیشرو در زمینه تکنولوژی و هوشمصنوعی از سال 2013 صحبتهای درباره یک خودروی تماما خودکار و برقی را آغاز کردند.
از آن زمان تا به حال خبر خاصی از این ماشین بهجز اینکه در حال توسعه میباشد نداشتیم اما در سال 2019 طی مراسمی در شهر لسآنجلس، ایلانماسک از این ماشین رونمایی کرد.
رونمایی این ماشین به تنهایی میتوانست کمی از بزرگترین و مهیجترین رونماییهای تاریخ تکنولوژی باشد اما نکتهای که این رویداد را شرمآور میکند، تستهایی است که جلوی تماشاگرها روی این ماشین انجام شد.
تصور کنید در میان چنین جمعیتی حضور دارید، ایلانماسک روی صحنه است، هیچ خبر، عکس یا اطلاعاتی لو نرفته و ناگهانی خودرویی با چنین شمایل آیندهنگرانهای روی صحنه میآید.
حضار به وجد آمدهاند و همگی در حال عکاسی از این محصول حیرتآور هستند.
تنها مشکلی که وجود دارد این است. بخش زیادی از این رویداد به تعریف از استحکام بدنه و قدرت این ماشین اختصاص یافت.
اسکلت بیرونی این ماشین غیرقابل نفوذ است و میتوان گفت: شیشههای آن ضدگلوله هستند اما وقتی واقعا امتحانش کردند، شیشههای سایبرتراک شکستند. این اتفاق مخصوصا بعد از آن حجم از تعریف و تمجید بسیار شرمآور است.
این تست ساده حتی با دستگاه انجام نمیشد. فردی که روی صحنه بود یک توپ فلزی را به سمت شیشهها پرتاب میکرد و آنها خرد میشدند.
بعد پرتاب اولین توپ ایلانماسک روی صحنه میآید تا برای دومینبار این آزمایش انجام شود. توپ فلزی دوباره پرتاب میشود و شیشه عقبی سایبرتراک هم میشکند. ویدیوی این رویداد بهسرعت بیشترین ویو را میان ویدیوها دریافت کرد.
هنوز افراد زیادی وجود دارند که منتظر این ماشین هستند و هرگز نمیتوان گفت: محصول نهایی بیکیفیت است، هرچه باشد صحبت از تسلا بوده و هنوز 2 سال با عرضه این خودرو بهصورت رسمی فاصله داریم.
Google Stadia
گوگل استیدیا قرار بود پلتفرم استریم بازی گوگل باشد که تبلیغهای فراوانی هم درباره آن تولید و پخش شد. ایده اصلی آن این بود. تصور کنید در حال تماشای گیمپلی یک بازی در یوتوب هستید و شدیدا به آن علاقهمند شدهاید، با عضویت در سرویس Stadia میتوانید بدون معتلی و حتی بدون نیاز به کنسول بازی و فقط با دسترسی به اینترنت و یک صفحهنمایش همان بازی را با کیفیت بالا تجربه کنید.
در واقع یک سرویس استریم بازی، کمپانی بزرگی مثل گوگل با حجم بالای بودجهای که در اختیار دارد قطعا برای سرویس جدید خود کم نمیگذارد.
بههمین خاطر Google Stadia با اینکه میتوان با ماوس و کیبورد یا کنترلر هر کنسولی از آن استفاده کرد، کنترلر مخصوص به خود را دارد.
اما مشکل گوگل استیدیا کجاست؟
Google Stadia مشکلات زیادی دارد. استریم بازی از استریم آهنگ یا فیلم بسیار پیچیدهتر است. بازیهای ویدیویی فقط تصاویر نیستند بلکه تصاویر قابل تعاملی هستند که بازیکن روی آنها تاثیر مستقیم دارد. یعنی نه تنها تصویر باید مخابره شود، بلکه تاثیراتی که بازیکن روی آن تصویر دارد نیز باید مخابره شوند.
این توضیحات ما را به InPut Lag میرساند. اگر بخواهیم این اصطلاح را ترجمه کنیم میتوانیم بگوییم تاخیر در مخابره دستورات، مثلا تصور کنید در حال تجربه بازی برروی این پلتفرم هستید، دکمهای را روی کنترل خود فشار میدهید و دستوری را ثبت میکنید، دستوری که شما ثبت کردید باید منجر به پریدن شخصیت شما در بازی شود، این اتفاق زمانیکه مشغول بازی کردن با کنسول یا رایانههای شخصی بهصورت معمولی باشید با سرعتی چندصدم ثانیهای اتفاق میافتد، اما با گوگل استیدیا دستور شما باید به سرورهایی منتقل شود که به هیچعنوان نزدیک نیستند، در فرمول بازی تبدیل شود، به یک فریم تغییر شکل دهد و دوباره به صفحه نمایش شما منتقل شود.
برای اینکه تصویر واضحتری در ذهن شما تداعی شود، تصور کنید در یک بازی میخواهید شخصیتتان شلیک کند ولی این اتفاق 2ثانیه بعد رخ میدهد، تازه اگر اینترنت خیلی پرسرعتی داشته باشید.
Amazon Ring
میتوان به جرات گفت: وبسایت آمازون یکی از پردرآمدترین و مهمترین وبسایتها در حوزه خرید و فروش آنلاین میباشد. آمازون در حوزه بازاریابی همیشه موفق بوده تصمیمات درستی بگیرد اما Amazon Ring به هیچ وجه یکی از این تصمیمات درست نبود. حلقه آمازون یا همان Amazon Ring با هدف ساختن حلقهای از سیستم محافظتی به دور خانه افراد تولید شد.
"حلقه آمازن" سیستم امنیتی که شما را بهخطر میاندازد. شاید همین جمله کافی باشد تا عمق فاجعه برای شما روشن شود.
تصور کنید در خانه خود نشستید و بهخاطر سیستم امنیتی جدیدی که خریداری کردید شدیدا احساس امنیت میکنید. اما ناگهان صدایی از داخل دوربین مداربستهتان میگوید: " تو امشب خواهی مرد!"
شاید چنین تصوری شما را به یاد فیلمهای ترسناک بیاندازد اما چنین اتفاقی در دنیای واقعی رخ داده است!
داستان از این قرار بود، سیستم امنیتی آمازونرینگ این قابلیت را داشت تا تمامی خانه شما را تحت نظر داشته باشد و از این حیث بینقص عمل میکرد، ورودهای غیرقانونی را تشخیص میداد، بهصورت خودکار با شمارههای اضطراری تماس میگرفت و درخواست کمک میکرد و هرچیزی که از یک سیستم امنیتی انتظار دارید.
اما یک مشکل کوچک وجود داشت. تمام این سیستم که تمامی خانه شما را زیرنظر داشت فقط بهوسیله یک اسمکاربری و رمز ساده محافظت میشد. شاید آمازون به این قسمت ماجرا فکر نکرده بود و بهصورت اتفاقی تمامی اطلاعات خصوصی کاربران را در اختیار هکرها قرار داد.
تصورش را بکنید، دوربینهای مداربسته این سیستم همهجای خانه شما قرار میگیرد پس قطعا نمیخواهید غریبهها به این تصاویر دسترسی داشته باشند. بخش ترسناکتر اینجاست که اگر هکری به سیستم امنیتی شما نفوذ میکرد حتی میتوانست درهای خانه شما را هروقت که اراده کند باز کند.
داستان آمازونرینگ اینجا تمام نمیشود. آمازون برای اعلام گزارشات امنیتی به کاربران، در تمامی دستگاههای این سیستم بلندگوهای کوچکی تعبیه کرده بود. همین موضوع دست هکرها را برای مزاحمتهای فراوان و ایجاد ترس و وحشت برای صاحب خانه باز میگذاشت. حتی در مواردی این هکرها به اخاذی از کاربران میپرداختند، مثلا صاحب خانه را تهدید میکردند تا در قبال مقدار مشخصی پول، عکسهای شخصی و خانوادگی آنان را پخش نکنند.
بعد از تمامی این قضایا، تعداد زیادی از شکایات قانونی به سمت آمازون سرازیر شد اما هیچکدام به نتیجه نرسید. آمازون کاربران را بهدلیل انتخاب رمزهای ساده مقصر میدانست و هیچگونه مسئولیتی در قبال این اتفاقات نپذیرفت.
پوریا یعقوبی
شما هم میتوانید در مورد این کالا نظر بدهید
برای ثبت نظرات، نقد و بررسی شما لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
افزودن نظر جدید